مهدی(ع )

ساخت وبلاگ
بر کدامین مزار باید گریست؟ تا که تنهایی را!بر کدامین اسطوره طریق عشق درد هجران فردا را؟صحبت گل ز ترنم بلبل و پروانه بود مگر می شود تنهایی ، چگونه هجران؟منال سوادنامه ام شکر بود و اوبه انتظار سرای دگرم خاکدانم زاوسودای رفتن چه انتظاریست وه؟!شفق از افق دل شده مروت این و اوهشیاری نخواهد،گرمی لطف تراوش شده ز ابر بهاریبوسیدن،ز خلوت نشین کنج عشرت کده رهاییرخسار بر افروخته نشان شده ز تب و تاب تنهاییخواجه دل باشد زان ملامت شده نفوس ، اگر خواهیمرکب را خواهم تا که خوف رفتن را خماری کنددانی چرا؟مدار عهد پایانی را غمازی کندنثار کمال را دیدن ، چگونه بر گیرد آتش سوختن چاره اش باد،قضا را قدری کندباور آمد استغنایی کند، لطف یا رب را جفاست اندیشیدن برش ،که این و آن کندحلقه را بر گردن خستگی خود،تفسیر رهایی دانستمهمنشین خیالی را نشان به همنوایی کندمفلس شهر خوانند مرا ، مجنونی کنم جانب یمین و یسار م عذری،به عالم علیا کنمواژه تنهایی از آن خداست و اکسیرش اوستبگذار نفسی تازه کنم ، به غزل پایانی همه به نگار کنم تنهایم و تنها گریانم و گریان زین مقال بی همتا... + نوشته شده در  یکشنبه هفدهم دی ۱۴۰۲ساعت 11:15&nbsp توسط سید حسین حسینی - حسام  |  مهدی(ع )...
ما را در سایت مهدی(ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hossein21100 بازدید : 21 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 13:28

سلام بر عشق که شکوه جلا ل خلقت استسلام بر عشق که مایه هیمنه جنت استسلام بر عشق که گفتار پیمبر ص استسلام بر عشق که اثاره هر نیک و بد استسلام بر عشق که جان را بر تن رهبر استسلام بر عشق که حکومت هر دلبر استسلام بر عشق که رساننده توان مادر استسلام بر عشق که جاودانگی فرمان حیدر استسلام بر عشق که صحبت گل ز مقام آدم استسلام بر عشق که نازنین کردار کمال خاتم ص استسلام بر عشق که حس خوب پیوستن استسلام بر عشق که از دروازه معنا گذشتن استسلام بر عشق که آیین بندگی تا ثریا رفتن استسلام بر عشق که سایه به سایه ها پیوستن استسلام بر عشق که جرعه ملکوتی به پیاله ماندن استسلام بر عشق که نگاه یزدان را ندریدن استسلام بر عشق که مرغ افسانه ای را ستودن استسلام بر عشق که پا در رکاب او ماندن استسلام بر عشق که همو حسین ع بودن استسلام بر عشق که داد سلامی سرخ بر گردن استسلام بر عشق که عرفان را صرف کردن استسلام بر عشق معنای آن به یقین رسیدن استسلام بر عشق که ناموس خدا ریشه در اعماق و دعاستسلام بر عشق ،سلام بر عشق که حق عاشقاست + نوشته شده در  یکشنبه هفدهم دی ۱۴۰۲ساعت 11:36&nbsp توسط سید حسین حسینی - حسام  |  مهدی(ع )...
ما را در سایت مهدی(ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hossein21100 بازدید : 20 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 13:28

می خواهم سفری نا تمام ، آغاز کنماز میان افسانه ها افسانه غم باز کنم دیو پلشتی را در میان در و دیوار ، زندگانیلیک آرزوی رهایی را ز دیده ، بینا کنم شوق او مجنون وار ، خرقه آسمانی بودباد صبا را نکوهید که چرا،تو را طنازی کنمبر من خرده مگیر ای حکیم دانای روزگاردرد دل ،نتوان سرود،به دیده نثارت کنممی گویی بودنت بر مدار حب دل نیست؟آسوده بمان ،به طریق فرهاد دولت عشق بپا کنمزلف نگون بخت خمارم زجنگ با عاشقی خرد را می درد ورخ یار، به سرو خرامان کنمبازیچه نباشد این روزگار در حرم آفریننده هستیحرم تویی و تخت گردون دلبرم بیا تا که نازت کنم + نوشته شده در  دوشنبه هجدهم دی ۱۴۰۲ساعت 10:1&nbsp توسط سید حسین حسینی - حسام  |  مهدی(ع )...
ما را در سایت مهدی(ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hossein21100 بازدید : 21 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 13:28

ای شال رویایی من سخن بگواز ضمیر خفته در جانت بگوآن روزی که مستانه آمدی کنارمبی صدا بودی و افروختی نگاهمشوریده دل نگار یار گفتیطرفه سیما ترانه به دلدار گفتیجرعه ای طلبیدی تا کامروا شویبوی یوسف خواستی تا که دوا شوینا گفته ها را در پالایش نگاه پاکتنوشین لب شمردی ، انگار داد پیامتدر آتش خاکیان ، فروغ جاودانه شدیتمنا کنمت ای یار چرا ناز دانه شدیباورم بود که می آیی در کنارم، مینا شویز مینا نوشید ن وبه مدار دوستی آقا شویشهره شهر غریبی ، همی بود در شال شوریده دل می کرد دل ، زین قیل و قالمرا دریافت در درونم ، سخنی بر گرفتبه نگاه طراران،معنی را به تمنی بر گفتای ناسوتیان مسافر خسته از زندگیای بر هم زننده خاک و خون و زندگیبود این گفتار از برای من خسته دلدرد سوختن ز میان نیستان و دلاو بود، فقط او،تنها معنای خواب و خیالماو بود شیداگر عشق ، مقیم دولت یارمناهید پرنده آزادی،ناهید نورانیت و حمیتناهید به صف عشق،سرود،پیغام خوب معنویت + نوشته شده در  یکشنبه دهم دی ۱۴۰۲ساعت 11:29&nbsp توسط سید حسین حسینی - حسام  |  مهدی(ع )...
ما را در سایت مهدی(ع ) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9hossein21100 بازدید : 31 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1402 ساعت: 13:19